روز ۱۹- اپلای پای آخر شبی
از بس سفر عروسی سختم شد، الان حس یه مسافرت دبش در من نشسته. یعنی داغون دلم می خواد برم یه سفر طولانی، وسط این همه خیابون های رنگی رنگی....
روز ۱۸- من آشپزی را دوست دارم
بعضی وقتها که من خیلی گشنه ام هست، اصلا شما نمی دونید چطور غذا رو می بلعم. می گم می بلعم به راستی عین بلعیدن هست خوردن من. بعد سه ثانیه...
روز ۱۷- برنامه غذایی نیاز است...
بعد از اون هفته که کلا برنامه غذایی منظم داشتم، مثل یه دختر بد نه تنها غذا اماده نکردم(درست و حسابی) بلکه چرت و پرت زیاد خوردم. در نتیجه...
دانه کتان چیست؟
اامروز می خوام براتون از یه موجود دوست داشتنی بگم. البته اینکه ایا این موجوده یا خوراکی نمی دونم. اما من به عنوان یه دوست عزیز بهش نگاه...
روز ۱۶- لباس عروس و زیبای ما
دلم خیلی می خواد از سفر عروسی بگم. اما خوب به چند دلیل نمی نویسم. یکیش اینکه از همسر بسیار دلخور شدم. دوم مادر جان حال ما را به گونه ای...
روز ۱۵- پر خوری
سلام دنیای مجازی، من دلتنگم و بسیار پر خور. امروز از صبح بشور و بساب بود. و شستن یعنی لباسها رو هی بشوریم و همه چیز و با همه تمیز کنیم. و...
روز ۱۴- یه عالمه حرف
یه عالمه حرف برای گفتن دارم.اما الان به شدت خسته هستم و اصلا جووونش نیست حرف بزنم. بر میگردم و می گم،قول میدم. برم بخوابم که الان دیگه...
ده نشانه که نیاز به دیتاکس یا سمزدایی و آشکار می کنه.
اگه شما هم مثل من اهل امتحان رژیم باشید و تا به حال بارها سعی کرده باشید این اضافه وزن رو خوردن انواع ترکیبات کم کنید حتما به این سر فصل...
روز ۱۲- مسافر عروسی هستیم
امروز روز سفره. قرار یه روز خوب باشه و پر از حس های خوب. اما یه خواب مزخرف می تونه تو رو پرت کنه وسط یه خرابات که لهت کنه… یه خواب راجع...
روز ۱۱- گنجیشک های مهربون صبح بخیر
همیشه صبح ها یه حس خوب و خارق العاده به من میده. انگار صدای جیک جیک این گنجیشگ شیطونا رو به منه که ”هی فلانی بیدار شو که ما الان دلمون...