top of page

روز ۱۱- گنجیشک های مهربون صبح بخیر

همیشه صبح ها یه حس خوب و خارق العاده به من میده. انگار صدای جیک جیک این گنجیشگ شیطونا رو به منه که ”هی فلانی بیدار شو که ما الان دلمون برات تنگ شده.”خلاصه من آدم صبح هام. امروز به واسطه خستگی چند شب گذشته، شما بخونید تنبلی ساعت ۷.۳۰ بیدار شدم …هنوز آفتاب کامل پهن نشده بود روی زمین خدا رو شکر.

دیشب ساعت ۹ با همسر گرام رفتیم پیاده روی شبانه. اینجا نیست وسط ده هست، کلا شب و روزش خلوته، اما شبش بخصوص وقتی یه نسیم خاصی می اد ما رو می بره به سرزمین کشف نشده . کلا کلی حرف زدیم و به خودمون که اومدیم دیدیم داریم یه ساعته راه می ریم. دیگه برگشتیم منزل و کلا من تازه کشف کردم چقدر خستم.

نون درست کنیم خراب شد. اصلا نفهمیدم چرا؟! داشتم می شستمش این بیل بیلک همزنش در اومد، منم خوشحال تمیزش کردم. حالا هر کاری می کنم نمیره توش. ببین تو رو خدا. این دستگاه دو سال عمرش بود. کلا بلک اند دکر مزخرفه. این دومین وسیله ای هست که از اون دارم که بی جهت یه هو خراب شد. بی جنبه و جهت. اصلا بی ادب. دیگه نمی خرم از این برند.

دیگه جونم براتون بگه، برنامه امروز اینه که برم ناخن مصنوعی بخرم، کارت تبریک بگیرم، غذای فردا توی راه و درست کنم(عروسی مونتراله، شنبه). و برای شروع یه روز خوب چی نیازه؟ یه لیوان آب ولرم، لیمو و کمی دارچین.( یه ساعت دارم فکر می کنم cinnamon به فارسی چی می شه. همچین هوش خارق العاده ای دارم.)

برنامه بعدش هم اینه که بشینم و بنویسم چه مطالبی و می خوام اینجا شر(به اشتراک بزارم، خوب شد دیدم چقدر وضع زبانم داغونه) کنم. ترجمه نصف و نیمه کنم.کلی ایده توی ذهنم هست که باید روی کاغذ بیاد.کار زیادی داره و امیدوارم بتونم به سرانجام برسونمش.

راستی می دونستید من یه وب سایت غذا دارم. خوب بهش سر بزنید اگه دوست دارید.

روزهاتون گرم و شاد.

اینم یه عکس از پیاده روی امروز صبح...واقعا عالی بود



این سی کیلوی اضافه...

join us

 for the 

PARTY

Recipe Exchange @ 9pm!

من یه زنم در آستانه سی سالگی که از تلاشها، دغدغه هام، شسکت ها در راه لاغر شدن می نویسم.

  • Google+ Social Icon
  • Instagram Social Icon
  • Pinterest Social Icon
  • images.png
  • myfitnesspal.png
من و می تونید اینجاها دنبال کنید
آرشیو موضوعی
No tags yet.
bottom of page