سیستم ایمنی بدن و تغذیه
من وقتی بچه بودم همیشه مریض بودم. در این حد که یکی از خاطرات غالب دوران بچگی من برنامه هایی هست که سر فرار از امپول خوردن مینچیندم. تقصیر...
روز ۳۰- قیمه جووونم
امروز قیمه پختم که بسیار بسیار بسیار بسیار خوشمزه بود. قیمه کدو. پسر خاله کوچیکه الان رفته سراغ کارش، رفتم گذاشتمش دم ایستگاه اتوبوس که...
روز ۲۹- من الان چی گفتم؟؟؟
صبح دوشنبه تعطیل ما به خیر…اااا، دیدی شد ساعت ۵ و من هنوز مثل اسکلا فکر می کنم صبحه؟! آقا من الان سرشار این سوال هستم که چرا ادم ها...
روز ۲۸- شنا شنا...یارم می ادش...الان یعنی چی؟
بله، ما امروز رفتیم شنا. بسیار هم خوش گذشت. کور شود هر انکس که نتواند دید. خیلی هم الان از خودمون راضی هستیم.اما اصلا عکس نگرفتم…یعنی...
روز ۲۷- کمی بیشتر دریوری
من اینروزها رو دوست دارم… به هر قیمتی به هر دلیلی… تا ایران بودم صبح شنبه و دوست نداشتم. صبح های دوشنبه خوب بود. اینجا که اومدم مغزم یه...