روز ۶٣- نونی که همه رو بیدار کرد.
ابجی گذاشته بود نون درست شه توی دستگاه نون پزیش. از بس تقو توق کرد همه بیدار شدن. حالم... خوبه! دام نمی دونم گاهی از خودم و این حس دمروی بی خاصیت بودن بدم میاد. بعد حس می کنم این حس و من خدایی نکرده با هم یکی هستیم حالم بدتر میشه! بگذریم دیروز از بس به همه نخود داده بودم، کلا ۵ نفرمون توی دستشویی خیمه زده بودیم. یعنی صدای همه در اومد. وزن؟! ازش خبر ندارم. قاعدتا نباید کم شده باشه! اخر هفته همه خارجیا و اول هفته همه داخلیا خوب و خوش باشه.