روز ۴۹- من لوس خسته ...تنبلی بی حوصله
بعضی روزها بدنت بهت می گه هی فلانی تو خسته ای…توی این روزها من اصلا به بدنم اهمیت نمی دم اولش، بعدش همچین بهت ثابت میشه که خر بودم که نگو و نپرس. مثلا دیشب من هی گشنه بودم، آخر سر خجالت کشیدم و دیگه نخوردم…با اینکه ظهر ۲ ساعت خوابیدم. بازم شب خوابم می اومد. و امروز صبحم ساعت ۱۰ از خواب بیدار شدم…هنوز بدنم شدید خسته هست. چرا؟! واقعا نمی دونم. بیشتر می ندازم سر موضوع مهمون ماهانه.
مهمونا جمعه عصری رفتن، و من اصلا یادم رفت بگم. حالا بازم می ان…اخ جوووون…قرار فعلا برای ۳ اکتبر اونا بیان و ما هم روز شکرگزاری بریم…خوشحال می باشم…بلیط هواپیما دیدم، خوب هست قیمت، فقط مشکل اینه که با تاکسی از فرودگاه اون ساعت برگردیم احتمالا باید ۱۰ درصد پول و بدیم به آقای راننده. حالا داریم بحث می کنیم با آقای همسر…خیر است انشاالله…
با مامان خیلی وقته حرف نزدم، طفلک اونم هزارتا کار داره…از بابا و رسیدگی به اون تا پدرش که دیگه تکونم نمی خوره…یعنی چرا نیستم که کمک کنم.
امروز می خوام فقط سالاد بخورم…یه عالمه کیل گرفتم و می خوام الان Quinoa و ماش درست کنم که بزنم توی سالاد…من عاشق سالادش هستم…علت اینکه می خوام سالاد بخورم لاغری هم نیست، این سالاد کلی برای خودش خوبه. من عاشق این سالادم. دیروز که توی Farmers’ Market، Kale خریدم همش به این سالاد فکر می کردم…آخ جوووونمی….
Source: http://blog.fatfreevegan.com/2013/06/kale-and-quinoa-salad-with-black-beans.html
از لاغری بگم، که چاق شدم…حالا یا عادت ماهانه هست یا واقعا یه کیلو توی مهمون داری برگشته…حوصله توضیح ندارم که یه هفته اصلا راه نرفتم و الان دارم فکر می کنم شاید علت این خستگی این باشه که بدنم دردش اومده از بی تحرکی من. کلا به نظر من بدن بهترین دکترهست. خودش به من می گه چی کار کنم تا بهتر شم. باید فعال شم باز…از این وضعیت بدم می اد که شکل این خنگولا همش ولو هستم.
کلی برای همه اروزی خوب دارم…
برم به زندگیم برسم
شاد باشید و سلامت
پ.ن کسی هست که توی اپ RunKeeper /MapMyWalk/FitBit/ MyFitnesspal عضو باشه…نیست؟! یکی بیاد با من راه بره…مسابقه بزاریم…والا…