top of page

روز ۳۴- من همچین دختر خوبی هستم

پسر خاله دیشب رفت خونه دوستش، فردا هم داره می ره تا آخر آگوست که باز بیاد. اینم از این مهمون. دلم براش تنگ شد…نیست که کلم و فشار بده و هی اذیت کنه. ببین تو رو خدا، هست یه وضعه. نیست یه وضعه…اون روز به پسر خالم یه ساعت توضیح می دم با اینکه من شر هستم، اما دخترم کمی با ظرافت باهم برخورد کنه، بعد اون وقت فکر کن چه حرکتی کرد؟ من و بغل کردم و کلم رو توی دستهاش گرفت حالا فشار بده، در این حد که من از همسر کمک می خواستم که من رو از دست این دیووونه نجات بده… گفت می رم استرالیا بعد می گی یادش بخیر پسر خاله بود و کله ام رو فشار میداد. کاش بیشتر فشار می داد…الان حرفش تعبیر داره می شه. دلم براش تنگ شد. کلا پسرخاله دو تا که بیشتر نداریم از دار دنیا، این و داداش و هر دو عزیز...


بگذریم از این موضوع پسر خاله جان ها.


من دیروز کلی دختر خوبی بودم، یعنی کلیا. یه عالمه ورزش کردم. الان از کمر به پایین تقریبا فلج می زنم. بعدشم آخر شب نشستیم با همسر دو تا مستند دیدیم(هر دو راجب به تغذیه و سلامتی) . الآن یه همسر متحول شده دارم. مستند ۱ این فیلم بود، با این اسم John McDougall, MD -- The Ultimate Diet Therapy. مستند ۲ (که دفعه دوم می دیدمش. یه سال و نیم پیش دیده بودیم دفعه اول) این بود، با این اسمForks Over Knives. (حتما دومی و ببینید، زندگیتون حتما متحول میشه. من نمی گم باید حتما پیرو اینا بود، من خودم کامل ازشون پیروی نکردم اما معتقدم حرفشون درسته. و الان که کم و بیش دارم از این رژیم پیروی می کنم، تاثیرش و می بینم، توی همه چیز زندگیم. ) الان من یه همسر متحول دارم، که می خواد یه ماه مثل من فقط Whole food plant based diet و دنبال کنه. به نظرتون می تونه؟ ببینیم و تعریف کنیم. یاد اوری می کنم، اسم این رژیم نیست، بلکه طریقه زندگیه. من می خوام سالم باشم، لاغری در مرحله دوم هست.


دیروز بس که دختر خوبی بودم، امروز کله سحر بیدار شدم. آدم روز شنبه، روز تعطیل ساعت ۶.۳۰ صبح چشمام باز شه و نتونه بخوابه و شبش فقط ۵ ساعت خوابیده باشه نوبره. خواب عزیزم، خیلی نامردی با من نموندی.


دیگه جونم براتون بگه، امروز فارمز مارکت هست، همون شنبه بازار خودمون. می خوام بلند شم برم. فقط نمی دونم همسری می اد یا نه. الان هیجان شنبه بازارا من و گرفته.آخ جووون بازار. هوا الان ابریه. هواشناسی اما بارون و پیش بینی نکرده.چتر بردارم برای شنبه بازار یا نه؟! حال ندارم، فوق خیس میشم. اب روشنایی هست.

خوب من برم به زندگیم برسم

روزهاتون طلایی، سبز و رنگی رنگی



پ.ن ۱- داشتم کتاب The Rosie Effect و می خوندم، یه رمانه که تقریبا جلد دوم The Rosie Projectهست. یعنی می خوام برم نویسنده و بزنم…خوشم نیاومد. نمی خونم بقیه اش و. جلد اولش خیلی خوب بود. این چیه… هیچی دیگه دعوام شد با کتاب.

پ.ن ۲-این لیوان آب ولرم و لیمو و فلفل و دارچین عجب چیز خوبیه کله سحر. الان همچینی دلم خوشحال می زنه

پ.ن۳- این آهنگ و دیروز وسط پیاده روی باز پیدا کردم. همسر الان ازم ناامید هست…کلا من گوش موسیقی ندارم. و جفنگ گوش می دم.(خدا پدر اسپاتیفای و بیامورزه، عالیه این اپ )



این سی کیلوی اضافه...

join us

 for the 

PARTY

Recipe Exchange @ 9pm!

من یه زنم در آستانه سی سالگی که از تلاشها، دغدغه هام، شسکت ها در راه لاغر شدن می نویسم.

  • Google+ Social Icon
  • Instagram Social Icon
  • Pinterest Social Icon
  • images.png
  • myfitnesspal.png
من و می تونید اینجاها دنبال کنید
آرشیو موضوعی
No tags yet.
bottom of page